سالها نوشتم که بدان سال سال دورشاید شش شاید هم هفت.... وقتی از به ایران آمدنم برایم شوقی بود که تنها نوشتنش ارضا میکرد که چند سالکی گذشت با شورنوشتن و دنیایی که هرروز بیشتر پر میشد ازایرانی
همه گذاشتم و رفتم ؛زیر خاک کردم نام و یادش را لامصب بس که این خاک سرد است ایران که نیستی دست و دلکت به نوشتن نمیرود بازکه میآیی ,باز می آید
بازآمده ام
|