May 29, 2007

شمع



امروز قبل از اینکه بمیرد زنده بود


دیروز که از دخمه سیرا بیرون آمد گفت که سیرا در گوی شیشه ای مرگ را در حالی دیده که در لباس سفید در لحظه نواختن سومین زنگ ساعت در کنار تختش زانو زده است


....امروز مرد
وقتی مرد لبخند روی لبهایش می رقصید

یک روز زندگی کرد

باید یک شمع بخرم